متن های کوتاه ادبی / بهترین بیو های ادبی [پیشنهادی]

خیال مرا شانه میکنی !؟
پریشان است ...

🗯 صالحی

آن که گذشت از دل من همراهش بر باد رفت منطق من

هَِرَِِ چًُهِ بٌادِ آبًُادٌٍ

گر جان به جان من کنی )()(٪*-)٬ جان و جهان من تویی

اِمشَب بَرآیِ آنکِ خوآست اَما نَرِسید دعآ،میکُنَم:)

هرکس خود داند و خدای دلش که چه دردی است در کجای دلش ،....💫❤️

عشق را باید از شاملو یاد گرفت، که به آیدا میگفت خدای کوچک من

من رد پا ندارم؛
ردِ درد را بگیر و به من برس...!

-علیرضا روشن

بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک؟/بگفت آنگه ک باشم خفته در خاک

تۅے دݩیاے ڪه هسټیمـ🖤 ڪݪمات بیشټــر از گݪولہ هآ ادݥ ڪشتنـ🙂💔

اشتیاقِ تو مرا سوخت کجایی، بازآ...

چِشمات قَشنگتَرین سیاهيِ سَرنوشتمهـ!
‌‌‌

پرسید خود را چگونه ساختی؟
گفت:《زخم بر زخم》

-محمود درویش

خدایا تو مرا میدانی،
چاره‌ی من کن مگذار که بیچاره شوم.....

دلبرـ تو فراموش نشدنی ترین حس دنیایی واسم 💔؛☆♡

تا که نداریم با خلایق الفتی خلق پندارند که ما دیوانه ایم

تا ك از جانب معشوقه نباشد كششي كوشش عاشق بيچاره به جايي نرسد ...

همه‌ی آدمای زندگیم سیاه‌وسفیدن اون "رنگــی"  ♡

من اصراری ندارم تو خودت مختاری یا نرو یا ک بمان یا نگهت میدارم.

دهانم را پر از دوستت دارم کردم میخواهم ب توپ ببندم قلبت را❤❤❤❤❤