وقتی یکی رو از دست میدی تجربه اولینها در نبودنش شکنجه است.با خودت میگی: چطوری غذا بدون اون از گلوم پایین رفت؟چطور تونستم بخوابم؟اولین بار جلوی ایینه میری میگی چرا هستم؟چرا رفت ومن نمردم؟و نمیمیری،باز شب میشه،صبح میشه،میخوری،میخوابی،حتی میخندی واین اجبار،بیرحمانهترین بازی زندگیه..!🖤️