یک روزی میآید آدمی را در آینه میبینی که تو نیستی. چشمهایش چشمهای توست، با همان لب میخندد، خطهای زیر چشمش دردهای توست اما تو نیستی. تو یک روز، جایی در مه گم شدهای.️
- دختره گوشهی دفترش نوشته بود : به وقتِ اولین روز از تابستانِ بدونِ تو . . کاملا فراموش شدهای و در خاطرم نیستی ؛ فقط امروز اتفاقی مداد رنگی دیدم ! و به یاد آوردم ، ‹ چقدر آبی دوست داشتی :)!💙'🐬 ›️