مثل جسدی، قاب شده با گچم که امیدوار به بازگشت قاتل، به صحنه ی جرمه. نه بخاطر افشای چهره ای که برای آخرین بار، یه چاقوی بزرگ رو فرو کرد توی قلبم. نه. بخاطر اینکه جسد، دلتنگ دو دستِ مقتول آفرینِ قاتل شده. دلتنگ یبار دیگه مردن، بدست اون ۲ دست. تا همین حد، مریض و نشدنی.️