متن کوتاه ادبی زیبا / متن و شعر های کوتاه ادبی مناسب بیو

گر شاخه‌ها دارد تری
ور سرو دارد سروری
ور گل کند صد دلبری
ای جان، تو چیزی دیگری:)

مولانا"️

گرچه دوری می‌کنم بی‌صبر و آرامم هنوز
می‌نمایم این‌چنین وحشی ولی رامم هنوز

- ‌وحشی بافقی ‌| شـــعر️

‌
مشتاق گل آن نیست که از خار بنالد.

ـ خواجوی‌ کرمانی️

شهریارا گو دل از ما مهربانان نشکنید
ورنه قاضی رو قضا نامهربانی میکنید

(:️

‌آدم‌ها ،،
همه می‌پندارند که زنده‌اند !
برای آن‌ها ،، تنها نشانه‌ى حیات
بخار گرم نفس‌هایشان است
کسی از کسی نمی‌پرسد
آهای فلانی
از خانه دلت چه خبر؟
چراغش نوری دارد هنوز ؟!

+ شاملو ️

- یادت نرود به مردمِ این دنیا
‏دریا بدهی ، کویر پس می‌گیرى...️

‌
تو آفتاب مایی از کوه اگر برآیی.

- مولانا️

یه یادی هم کنیم از کوروش کبیر
تابوتم را به پزشکان بدهید
تا همه بدانند هیچ طبیبی
نمی‌تواند جلوی مرگ را بگیرد ️

"هر آنچه را که ذهن انسان بتواند درک کند
می‌تواند بدست بیاورد.

دبلیو کلمنت استون️

آدم‍‌ا ه‍‌م‍‌ی‍‌ش‍‌ه ی‍‌ه ا‍‌م‍‌ا دارن ک‍‌ه ب‍‌ه و‍ق‍‌ت‍‌ش
ب‍‌رات رو م‍‌ی‍‌ک‍‌ن‍‌ن..!️

ما ، هرکسی را طوری میکشیم
بعضی ها رو با گلوله ، بعضی ها را با حرف هایمان و بعضی ها را ، با کارهایی که در حقشان نکردیم️

اونجا که شمس لنگرودی میگه:

دلم می‌خواهد چنان بنوشمت
که در استخوانم حل شوی،
آسمان آب شده در تنگ بلورین من،
موجی کف بر لبم که به اشتیاقِ تو
تا ساحل می‌دوم،
و لب پر زنان به بستر خود می‌روم
بی‌آنکه تو را ببینم...

-سیتا️

«تسکین نیابد، جان من، صد بار اگر بینم تو را»

2.9.02️

الان اونجام که شاعر فرموده:
"ویران شده را حوصله‌ی منت معمار نباشد
ویرانه‌ی مارا بگذارید که ویرانه بماند..."️

ظاهرش با خداست
باطنش یا خداست
حکایت خیلیاست️

”ابر سرخ در آسمان
باده‌ی سرخ در جام
همه چیز به کام
اما
هنوز هم در ته دلم
نهفته غم“️

تا کوچ هست، کوچ می‌کنم
تا آتش هست، می‌سوزم
تا آب هست، غرق می‌شوم
تا چاقو هست، قربانی می‌شوم
تا خاک هست، بی‌وطن‌ام
تا کوه هست، سقوط می‌کنم
تا طنابِ دار هست، حلق‌آویز می‌شوم.

«شیرکو بیکس»
️

میآن هَمه گَشتَم وَ عآشق نَشُدَم مَن
تو چه بودی که تو رآ دیدَم دیوآنه شُدَم مَن:)🕊🖤️

شاعر میگه که:

خرّم آن کس که در این محنت‌گاه،
خاطری را سبب تسکین است...

- پروین اعتصامی•️

‌
سیر نمی‌شود نظر بس که لطیف منظری.
‌
-سعدی️

ای کاش عشق را...
زبانِ سخن بود!

•احمد شاملو•️

در من منیست که پر از ناگفته‌های مطلق است.️

تو فردایی؛
همان که باید به خاطرش زنده بمانم.

- ‌جبران خلیل جبران️

امروز رفتم جایی که باهم قرار میزاشتیم...
خاکش تشنه حرفامون بود...
دیواراش چند سالی بود که مارو باهم ندیده بودن...
تنهایی نشسستم همونجا...
نشستم‌تا که برگردی دوباره...
بارون اومد...
ببین آسمونم داره گریه میکنه...
اشکام با بارون پایین میریخت‌‌‌...
خیلی نشستم ولی برنگشتی...

️

سلام برآنهایی که وقتی تورا خاموش یافتَند.
رهایَت نکردند مَگربعد از..
آن که نور و روشنایی را به تو بازگردانند.
️

طوفان، چنان دریا شوی
یا بهتر از اینها شوی
دیگر نمی‌خواهم تو را!️

فراموش می‌شوی
چنان که انگار نبوده‌ای
فراموش می‌شوی
شبیه مردن پرنده‌ای
شبیه کلیسایی متروک
فراموش می‌شوی
مانند عشقی گذرا
و مانند گُلی در شب
فراموش می‌شوی. . .
_محمود درویش️

خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق...

- حافظ ️