اگر عاشق من نیستے، اگر قراره ترڪم ڪنے، وارد زندگے من نشو..
️do ɴoт coмe ιɴтo мy lιғe, ιғ yoυ’re ɴoт ιɴ love wιтн мe, ιғ yoυ αre ɢoιɴɢ тo leαve..
خَسته نَشدے اَز پَـر ڪِشیدن تو فڪرو خیالَم...♡
️𝘼𝙍𝙀𝙉’𝙏 𝙔𝙊𝙐 𝙏𝙄𝙍𝙀𝘿 𝙊𝙁 𝘽𝙀𝙄𝙉𝙂 𝙄𝙉 𝙈𝙔 𝘿𝙍𝙀𝘼𝙈𝙎?
من سزاوار وداعِ بهتری بودم.️
i deserved a better goodbye.
🎐 هیچ دوربینی نمیتونه نگاه تو چشمام و حس توی قلبمو عکس بندازه وقتی بهت نگاه میکنم..🌱
nσ caмєra cσuℓᴅ єνєr caρturє tнє ℓσσк in мy єyєs anᴅ tнє fєєℓinɢ in мy нєart wнєn i ℓσσк at yσu.🍃
من روانی چشای خوشکلت شدم ،!
️ᴍᴀɴ,ʀsᴠᴀɴɪ ᴄʜsʜᴍᴀʏ ᴋʜᴏsʜᴋʀʟᴛ sʜᴏᴅᴀᴍ...
دلم برای تو تنگ شده است، انگار باران که میبارد، تمام خاطراتت را با خودش میبرد... ☔️💔️
اگه راه داره برگرد بیا دلم داره میشه تنگتر بیا من بهت مسموم روت حساسم چون مجنونم...
🥺🤞🏻😘🥰️
It's about how close you feel in your hearts.
آدمها بیشتر از حرمت نون و نمکی که باهم خوردن
باید حرمت لحظاتی که کنار هم خندیدن، گریه کردن، دیوونه بازی دراوردن و خاطره هایی که ساختن رو نگه دارن ...️
آخه هرچقدر هم بگم نمیتونم دلتنگیمو وصف کنم.. 🥲:) ️
مـن فـدای خـنـدیـدنـت دلـبـرم!):
️_𝗠𝗮𝗻 𝗙𝗮𝗱𝗮𝘆𝗲 𝗸𝗵𝗮𝗻𝗱𝗲 𝗵𝗮𝘁 𝗱𝗲𝗹𝗯𝗮𝗿𝗮𝗺_
بین ما دوتا یه اقیانوس سکوته... و من دارم توش غرق میشم
️There is an ocean of silence between us… and I am drowning in it.
در مورد جنگهایی که تنهایی توشون جنگیدی میدونن ️
Knows about the battles you fought all alone.
• • • • • • • • · · · · 𖧷 · · · · • • • • • • • •
تو تنهـا آرِزویِ منی••͜♡!
●━─ᵁ ᴬᴿᴱ ᴹᵞ ᴼᴺᴸᵞ ᵂᴵˢᴴ ─── ⇆.
• • • • • • • • · · · · 𖧷 · · · · • • • • • • • •
️
🌿 میشه از وُیسات قرصِ آرامبَخشساخت..🎼 .
️𝗦𝗘𝗗𝗔𝗧𝗜𝗩𝗘𝗦 𝗖𝗔𝗡 𝗕𝗘 ᴍᴀᴅᴇ ғʀᴏᴍ ʏᴏᴜʀ ᴠᴏɪᴄᴇs
... دلتنگی یعنی روبروی دریا ایستاده باشی و خاطرهی یه خیابون خفهات کنه... | |
️🇫🇷 Manquant signifie, Tenez vous devant la mer Et le souvenir d'une rue Vous étouffer
بیتو، جز ویرانهای از خاطرات نمانده.
هر چه بود، در غیبتت مُرد.
در این برهوت، در این سکوتِ پر از حسرت،
فقط تو را میخواهم.
فقط تو…
و این “فقط”، خودِ تمامِ رنجِ من است.🩶️
Without you, only a ruin of memories remains.
All that was, died in your absence.
In this wasteland, in this silent longing,
I only want you.
Only you…
And this ‘only,’ is the entirety of my pain itself.🩶
چه سود از این همه امیدم؟
دلم را بستم و خموش شدم
قلبم را بستم و تاریک شدم
شیری بودم که آهویی ربوده
دریایی بودم که ساحلی غرق کرده
زین پس باید تو را نکشیده ببندم
آرامش چشمانت را ندیده بخوانم
در قاب قرمز شدهی قلبم
سیاهی چشمانت را کشیدم
در دل شکستهی زمستانی ام
گرمای نگاهت را کشیدم
اه زین دوری با دل خود چه کنم؟
شاهد هستی بودم و تو را ندیدم
فقط خود را دیدم و تو را ندیدم️
دلتنگ کسی ام
که هیچ خیابانی را
با او قدم نزده ام
اما او در تمام رویا های من راه می رود...️