متن های شعر معاصر / بهترین متن شعر معاصر [پیشنهادی]

رفتـی و در בل هنوزܩ حسرت دیدار باقـے
حسرت عهد و وداـعم با دل و دلدار باقـے


شهریار🌱️

باز می‌تابد از درونم عطری کهکشانی
باز می‌گیرد‌ درونم را هوای زندگنی.


هاـــلهازلی⁦⁦⁦ԅ⁠(⁠ ͒⁠ ⁠۝ ͒⁠ ⁠)⁠ᕤ⁩
🎶👁️‍🗨️🎶👁️‍🗨️🎶👁️‍🗨️🎶️

مینویسم خاطره تا در دیار عاشقانه
جا بماند قصه آنکس که همراهی نداشت
از کجا باید شروع کرد و به پایانش رساند
در مسیر زندگی یگر زمان جایی نداشت...️

من بر چشمانم پارچه ای سیاه خواهم بست
تا هیچ چیز را نبینم
نه شکنجه را و نه چراغها را
تنها صدایشان را خواهم شنید
و هر چه را که بشنوم
لب باز نخواهم کرد
چرا که دهانم بوی مرگ می دهد️

⤸ وقتی کسی جز من به فکر قلب من نیست،
باید منم رو خواستم حساس باشم!
ناراحتی از دست من ؟ خیلی ببخشید . .
دنیا مجابم کرده بی #احساس باشم!
سرگیجه دارم پشت میزم توی کافه ،
دنیای ما این کافه سردِ شلوغه :) -
دنبال فنجون‌های تلخ قهوه میریم؛
حتی سفارش‌های شیرین هم دروغه!🩶ՙՙ⤹'️

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم،
همه تن چشم شدم،خیره به دنبال تو گشتم،
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق دیوانه که بودم

بهـ سراغِـ مَنـ اگر میـ آیید سرد و پیوستهـ بیاییــد
چینیـِ تنهاییِـ منـ سختـ تر از آنـ استـ کهـ
با آمدنیـ ترکـ بردارد...️

تو صدای ِ مرا
در بی‌راهه‌ها هم می‌شنوی !
من اَز شب کَنده شده‌ام
بر بلندای شب ایستاده‌ام ،
و گاهِ فریاد زدن اَست .
فریاد زدن ، خاموش شدن و گریستن
سیمای تو رو به روی من اَست و
مرا اَندوه دوری به در برده است .️

ساده از دست ندادم دل پرمشغله را
تا تو پرسیدی و مجبور شدم مساله را...!
من "برادر" شده بودم و "برادر" باید
وقت دیدار، رعایت بكند "فاصله" را
دهه ی شصتی دیوانه ی یكبار عاشق
خواست تا خرج كند این كوپن باطله را
عشق! آن هم وسط نفرت و باروت و تفنگ
دانه انداخت و از شرم ندیدم تله را
و تو خندیدی و از خاطره ها جا ماندم
با تو برگشتم و مجبور شدم قافله را...!
عشق گاهی سبب گم شدن خاطره هاست
خواستم باز كنم با تو سر این گله را️

میگه بیا به مصرع بعدی که شرح حال من است...
خیال من شده اونی که بی خیال من است🖐💔
️

رضا بهرام خیلی قشنگ میگه

هر آشنایی غریب است!
هر نگاهی فریب است!
با صدای هر باران
حال قلبم عجیب است...! ️

حامیم✨️
چشمات کاری که میکرد
با من هیچ ساقی نمی‌کرد.......🤍️

تو نیستی ک ببینی چگونه می‌گردد
نسیم روحِ تو در باغِ بی‌ جوانه‌ ی من

- فریدون مشیری
️

گیسوان تو شبیه است به شب اما نه
شب که آنقدر نباید به درازا بکشد ...

#فاضل_نظری️

دوست دارم مثل هیپهاپولوژیست که میگه : هیچی سخت نیست اندازه ترک کردن تو:)! ️

محرمی نیست وگرنه که خبر بسیار است
رمق ناله کم و کوه و کمر بسیار است
ای ملائک که به سنجیدن ما مشغولید
بنویسید که اندوه بشر بسیار است..️

هنوز خون به دلم از کسی که با لبخند
نشست و اشک مرا چون انار دانه گرفت
به جای دوست که یک عمر در خیالم بود
چه تلخ دست مرا مرگ، عاشقانه گرفت
- محمدحسن جمشیدی️

من از دیار غربت می آیم
به چشمانت
چشمان تو
تنها نقطه آشنای
این جهان است


ریحانه میرزائی️

من ره به خلوت عشق هرگز نبرده بودم./
پیدا نمی‌شوی تو، شاید که نه، حتما مرده بودم....😅🌧️️

فَرقِـہ بِینِ دِل دَردُ دِل دَرد


پویاشمس️

سکوت، آوازِ زخمی‌ست
که نه دهان دارد برای گفتن،
نه گوشی برای شنیدن.
نه از بی‌کلامی‌ست،
نه از آرامی؛
بلکه از هیاهوی دردهایی‌ست
که سال‌هاست در دل،
بی‌خواب مانده‌اند️

یک روز هَمه داستان ما را می خوانند
آنروز آسمان خوشنود و خورشید تابان است🌞
کوه ها به دورهم حلقه زدن میرقصند⛰️
زَمین از خنده‌ی کودکان تیمار است🌳
..دَریا؟! بگمانم آری، دریاهَم لبخندزدان آرام است :)🌊
️

من را ببخش آن گونه که باید ، نبودم
مردی که بابای تو می‌خواهد نبودم
مردی که با اسب سفیدش شاعرانه
از راه‌های دور می‌آید ... نبودم غول چراغ قصه‌های کودکی که
زورش به رویاهات می‌چربد نبودم..سارا به دارا می‌رسد ، دارا نبودم
اما خدایی هر چه بودم بد نبودم باید همین امشب حلالیت بگیرم
غسل شهادت کرده‌ام ، شاید نبودم

-محسن‌حیدری️

و کاش
جنازه تمام آرزوهایی است
که در درون من مردند


ریحانه میرزائی ️

حواسم نبود
دیدم دو فنجان چای ریختم.

-شـــعر️

به کجا میروی ؟
صبرکن !…

صبر کن عشق زمین گیر شود بعد برو !
یا دل از دیدن تو سیر شود بعد برو !️

به قول سهراب سپهری:

به سراغِ من اگر می‌آیید،
پشتِ هیچستانم.....🖤🙂️

من

تکرار یک تنهایی ام !

در چشم هایی که

تمام چشم ها را دوست می دارد …️