جالب اینجا بود یادمه که بعد تصادفم استخونام شکسته بود و پوست بدنم زخمی بود و پر خون بود نواحی از بدنم ، اما ایقد ساده با لبخند نشستم تو آمبولانس که انگار هیچی در کار نبود...
حتی بعدش!
اما وقتی دلم شکست با وجود تک تک بدی هایی که در عوض خوب بودنم دیدم ، مث ی بچه سه ساله گریه کردم...
دل شکسته سن و سال نداره...
-سبحان 🖤✨️