متن های بلند پاییز / بهترین متن پاییز [پیشنهادی]

پاییز که می‌رسد؛ برگ‌ها از شانه‌های درختان می‌ریزند، تنهایی‌ها از شاخه‌های آدم‌ها جوانه می‌زنند پاییز خزان برگ‌هاست، پاییز بهار تنهایی‌هاست...🍁🍂️

باز پاییز شد
باران بارید و من با یادت
همه خیابان ها و پس کوچه های شهر را گشتم
کافه ای را دیدم که خاطراتم را زنده کرد
آن میز ، که جای ما دیگری نشسته بود
درحالی که این میز و صندلی هایش دقیقاً پارسال
متعلق به ما بود.
کجایی که بیایی و دوباره همانجای همیشگی بنشینیم و بوی قهوه به مشاممان بخورد و این تلخلی خستگی را در بدنمان ببرد.
اما من هنوزم به مکان هایی سر میزنم که تو نیستی
و روحت همیشه آنجاست.

نویسنده :آرزو بلوچی️

میگما بزرگوار!
پاییزم اومد. شما نمیخوای بیای؟ پس با کی شجریان گوش بدیم، چایی سر بکشیم، بافت و بارونی بپوشیم و ها کنیم تو دست و بالمون. ای بابا ای بابا.. پاشو بیا دیگه. مگه چند تا پاییز دیگه زنده ایم؟️

🍁'پـاییز،ازکـجا بـداند  . . . !'
هـربارچـندبـرگ‌ازدست‌مـے‌‌دهد
و من ، چـطور بـگویم کـه  . . .
چـــه‌ قــــدر دوســتت دارم🤍

👤 #نزار_قـبانے‌‌
️

گل آفتاب گردان من
اگر چه پاییز است
سبز شو، غنچه ده ،و تبدیل به گل شو
زیرا منی تازه روییده
منی که انگیزه دارد
انگیزه برای چیدن گل های بهاری باغ ذهنم در اواسط پاییز°•️

الان که در فصل پاییز هستم کمی برام ابهام داره انگار همین دیروز بود که هوا گرم بود و خورشید می‌تابید و باعث می‌شد احساس خوبی بگیرم و از انرژی بشم اما الان در فصل پاییز هستیم فصلی با هوای ابری و بارانی و آفتابی که گاهی وقت ها حتی ابر ها هم جلوی درخشیدنش رومیگیرن اما چیزی که باعث شد فکر کنم این بود که زندگی در هرلحظه درخت لیمو رو بهمون نشون میده اما این بستگی به ما داره که لیمو رو تماشا کنیم یا لیموناد درست کنیم✨️️

پاییز بوـב ،باران نم نم مے باریـב ..
خیابان פּ کوچـہ ها گویے خواب بوـבنـב
همـہ حا غرق سکوت بوـב.
پرنـבـہ اے تنها روے ـבرخت خاطراتمان لانـہ کرـבـہ بوـב ..
زیر سایـہ ے همان בرخت ایستاـבیم ، از نگاـہ سرـבش لرز بـہ تنم اـ؋ـتاـב.
نـ؋ـسم בر سینـہ حبس פּ قلبم با ضربان تنـב سینـہ ام را مے شکاـ؋ـت. بدون مقدمه غزلی از خداحافظی سرود پرنده روی شانه ام نشست و خواست بفمهاند پاییز فصل جداییست هاست و این خیابان نامش تنهایی.️

کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز‌ بودم
برگ‌های آرزوهایم
یکایک زرد می‌شد
آفتاب دیدگانم سرد می‌شد
آسمان سینه‌ام پردرد می‌شد
ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ می‌زد
اشک‌هایم همچو باران
دامنم را رنگ می‌زد️

این پاییز بدون تو گذشت 
زندگی‌ام بی تو در گذر است 
من رهگذر زندگی‌ات بوده‌ام 
تقصیر تو نیست 
خواستم اما نشد !
تو نخواستی !
بگذریم !
بعد از این ، 
هزار روزِ پاییزی بی تو در انتظار من است…!

#رومینا_معین_زاده 

|

️

‌
     ‌هنگامِ پاییز ، زیرِ یک درخت مُـردم
     ‌برگ‌هایش مرا پوشانْـد
     ‌و هزاران قلبِ یک درخت ،
     ‌گورستانِ قلبِ من شد ...| کارو دِردیان

️

قطار می‌رود، تو می‌روی،
تمام ایستگاه می‌رود...
و من چقدر ساده ام،
که سالهای سال پشت این ایستگاه خالی، در میان
سوز پاییز،منتظر ایستاده ام...

#جمله عاشقانه️

میتونم سرمو سمت اسمون بالا بگیرم و بفهمم آسمون هم برای عشقایی که همیشه یک طرفه بودن گرفته،میتونم بزارم بارون روی گونه هام بشینه و بهم یاد بده باید یه جوری سختی کشیدنو واسه خودم شیرین کنم
شاید خیلی هاشون غم انگیز و دردناک باشن
ولی پاییز فصل منه و من کسیم که با اشک زندگی میکنم...
a.h
Part2️

-حیوان متولدین هرماه🐇🕸
‌⊱⋅ ─ ─ ─ ─ 𖧷‌ ─ ─ ─ ─ ⋅⊰‌
🌸فروردین: لاکپشت🐢
🌸اردیبهشت: روباه🦊
🌸خرداد: خرس🐻

🌻تیر: کوآلا🐨
🌻مرداد: شیر🦁
🌻شهریور: اسب🦄

🍂مهر: طاووس🦚
🍂آبان: ببر🐅
🍂آذر: میمون🐒

❄️دی: فیل🐘
❄️بهمن: پلنگ🐆
❄️اسفند: گوریل🦍
️

در این پاییز حلق آویز خنجرها فراوانند
برادر کور خواندی نابرادرها فراوانند!

برادر موج سرکش سنگ خواهد شد در این ساحل
صدف‌ها لانه‌ی خرچنگ خواهد شد در این ساحل

مراقب باش حوض نقره‌ای قلاب هم دارد
که نیلوفر شدن تنهایی مرداب هم دارد

همان دستی که آخر خنجری از پشت خواهد زد
به حلوای تو در روز عزا انگشت خواهد زد

بترس از آنکه دست جاده با جادو یکی باشد
مسیر خانه‌ی صیاد با آهو یکی باشد
️

¸„.-•~¹°”ˆ˜¨ ✛رآضیَم‌اَز‌تو‌پاییز‌ـבوست‌ـבآشتَنی‌ِ‌مَن
‌می‌بوسَم‌وَ‌می‌بویم‌برگ‌های‌زر‌ـב‌وقرمِزَت‌را،
نَـ؋ـَس‌می‌کشَم‌ـבَر‌هَوایَت‌
بوی‌بآران‌ـבاری،بویِ‌خآک‌‌‌وبَرگ‌
مَن‌بوی‌خـבآمی‌ـ؋ـَهمم‌از‌تو!🧡🦊🍁✛ ¨˜ˆ”°¹~•-.„¸️

(((باورم نمیشد
داشتم برای لحظاتی دیگر
کنارت وقت می‌گذرانیم
باورم نمیشد
داشتیم کنار هم در خیابان های پاییزی راه میرفتیم
باران نم نم میبارید
باورم نمیشد
تا زمانی که از خواب پریدم.........))))️

تمام پاییز یه طرف ....هوای قشنگش 🍂
لباس باحالش 💘😌
بارونش..


نارنگی میاد یه طرف یعنی دارم جون میدم پاییز شه فقط نارنگی بخورم 😂💁🏻‍♀️🍊

️

- پاییز اونجاش قشنگه که چون هر روز سرِ کار میری، پس زیباییِ همه‌ی روزارو به چشم می‌بینی..
کلی لباسای رنگارنگ میخری ...!
پاییز اونجاش دلبره که تو خیابونای خیس و نم‌نم ِبارون راه میری، لبخند میزنی و سعی می‌کنی با تمام وجود هوای ابری رو لمس کنی!🍂🤎️

من از پاییز بیزارم
و از غروب پاییز بیزارتر
آری
من از کوتاهی روز غمگینم
من از صدای برگ هایی که در زیر پای عابران جان می دهند
از رنگ رخساره پریده ی برگ های بی گناه
از عریانی درختان
متنفرم
پاییز هزار رنگ دارد
و
آن هزار رنگ یک رنگ است
و
آن مرگ است️

از من نپرس حکایت،
که‌ این حکایت نگفتنی‌ست.
قدم بگذار بر جادهٔ پاییز،
که پاییز به تو می آموزد
به هوای بهار نباش،
که بهار همان پاییز توست.
بهار لحظه‌ای‌ست و‌ رفتنی؛
اما پاییز غمگین و ماندنی.️

••🖇💌
پاییزو...
هــزار مدل میشه تعریف کرد
ولی!
به نظر من ↓
-پاییز |🍂
همون فصلیه که...
「لباس گرممو در میارم میدم دلبر میپوشه،
بامزه تر شه...🧣🧡」
.

•••❥ ️

پاییز دارد می آید! فصل فرمانروایی دختری قوی و زیبا! دختر پاییزی با دامن قرمز و نارنجی خود با بوی نم باران؛گیسوان بلند خود را می بافد..چای تازه دم نوید خانه ای گرم و پر مهر است،مبادا با دلخوری پای گذاری داخل آن تا قلب پاک و مهربانش را سیاه و بی مهر کنی! مراقب باش؛مراقب!️

بـــرف امدو پاییز....... فراموشــت شُــد❄🍂
آن گــریــه ی یک ریز.... فــرامــوشت شد..!
«انــگار نــه انــگار..🥀»
كــه باهم بودیم......🚶🏼‍♂️🖤
چــه زود همه چیز.
«فــــرامـــوشت شــد....:) ️

شب جمشید و جامش
شب بوسه به خاکش
شب حافظو سعدی
شب پارسی و مادی
شب آخر آذر
شب پاک و منور
شب آرش و آتش
شب مهر و سیاوش
شب پاک اهورا
شب مژده و یلدا
رسیدن چله زمستان و نوروز ایرانیان فرخنده باد🏔️️

دمِ غروب های پاییز عجیب بی رحمند!

یکهو تمامِ نداشته هایت را روی قلبت آوار میکنند…

نداشتنِ چیزی که میخواهی ازش درد دارد،

مخصوصاً اگر آن، نداشتنِ “تـو” باشد🙂
️

من و رفیقم دوتا آبانی هستیم

وقتی‌ که ما به دنیا اومدیم؛
اوج برگ‌ریزون درختا بود...

#رفیق
#آبان

آبانیا یه برگ پاییزی(🍁) برام بفرستن‌...
اگر هم تو آذر یا مهر هستید این کار رو بکنید
و بگید تو کدوم ماه به دنیا اومدین️

ıllıllı دوباره پاییز ....
دوباره خیس میشوم زیر این چتر تنهایـے ღ
عاقلان میدوند تا سرما نخورند ...
اما می دانی !
منِ دیوانه ⦳
بدون دست های یخ زده ات ♡
زیر این باران
آتش میگیرمـ٨ـﮩـ۸ـﮩ️

میشد غرق شد؛تو چشاش،لا به لایه موهاش،درون صورت مظلومش...میشد زندگی کرد،لا به لایه مژه های پر پشتش،درون تار های ظریف و خوش بوعه موهاش،تو یِ اغوش گرم و پر محبتش..تا قبل از دیدنش زندگی نکرده بودم..شاید او زندگی بود:)️