زندگیه دیگه. گاهی خستهت میکنه، خیلی خسته. اونقدر که دوسداری خودکارتو بذاری لای صفحاتش. یه مدت بری سراغ خودت. هیچ كاری نکنی، با هیچکس حرف نزنی، حتی نفسم نکشی. اما مشکل اینجاست بعد که برمیگردی میبینی یه نفر خودکارو از لای کتاب زندگیت بیرون کشیده و تو هم یادت نمیاد کدوم صفحه بودی. گم میشی و هیچی تو دنیا بدتر از این نیست که ندونی کجای زندگیتی.....️
آدما فکر میکنن اگر یه بارِ دیگر متولد بشن، طور دیگه ای زندگی میکنن، شاد و خوشبخت و سعی میکنن کمتر اشتباه کنن یا اصلا اشتباهی مرتکب نشن. فکر میکنن میتونن همه چیز رو از نو بسازن، محکم و بینقص! ولی حقیقت نداره. اگه ما جسارت طورِ دیگه زندگی کردن رو داشتیم، اگه قدرت تغییرکردن رو داشتیم، اگه آدم ساختن بودیم، از همین جای زندگیمون به بعد رو مىساختيم..!️