وقتی تنهایی جزئی از وجود میشود: ترس از جدایی دوباره:
این جملات عمیق، از اثر «پنجفوتفاصله»، به پدیدهای روانشناختی اشاره دارد که در آن افراد پس از تجربه یک فقدان بزرگ، ممکن است به جای مقابله با تنهایی، آن را جزوی از هویت خود پنداشته و از رها کردنش بترسند. این خودداری، گاهی واکنشی ناخودآگاه برای جلوگیری از تکرار دردِ جدایی است، اما میتواند مانع رشد و تجربه شادیهای جدید شود.
راهکار:
برای رهایی از تنهایی که جزئی از هویت شده، گام اول پذیرش فقدانهای گذشته است. درک کنید که این چسبیدن، مکانیزم دفاعی شماست. با گامهای کوچک و ارتباطات ملایم، به تدریج هویت خود را فراتر از این احساس گسترش دهید و ترس از دست دادن را به چالش بکشید.