متن های کبوتر / بهترین متن کبوتر [پیشنهادی]

کبوتر کهنه بامش را گم نمیکند🌱🕊️

" آسمان فرصت پرواز بلند است ولی
قصه اینست چه اندازه کبوتر باشی" 🕊❤️🍃️

رفتن بهانست...!

کبوتر کهنه بامش را گم نمیکند️

سرخی چشم کبوتر هیچ می‌دانی ز چیست؟
نامه‌ام می‌بُرد و بر حال دلم خون می‌گریست🕊🗞️

پای احساس که درمیان باشد،
انتخاب کبوترها فقس است:) 🕊️️

خوب باش
و از تک تک جزئیات حیات لذت ببر
و گاهی بخواه
که نفهمی حوالی‌ات دارد چه می‌گذرد
و در دل خیالات خوشی که
در ذهنت ترسیم کرده‌ای غرق باش.
وقتی همه ترازو برداشته‌اند
و دارند اندوه را اندازه می‌گیرند،
تو پنجره را باز کن
و ببین چه نسیم ملایمی می‌وزد!
آسمان چقدر زیباست!
حتی رهایی کبوترهایی که ناگزیر،
به آشیانه بر می‌گردند
و محکوم‌اند به وفاداری!
کبوترانی که به حصارها دلبسته‌اند ️

ماني معترف:
روزي ما دوباره كبوترهايمان را پيدا خواهيم كرد
و مهرباني دست زيبايي را خواهد گرفت
من عاشقت شدم
عشق زميني
عشق آدميزاد به آدميزاد.

🎥 شام‌آخر
  ️

رک بگویم از همہ رنجیده‌ام ..
از غریب و آشنا ترسیده‌ام ..
رد پای مهربانے نیست، نیست ..
من تمام کوچہ را گردیده‌ام ..
سالها از بس کہ خوشبین بوده‌ام ..
هر کلاغے را کبوتر دیده‌ام ..
وزن احساس شما را بارها ..
با ترازوے خودم سنجیده‌ام ..
بیخیال سردے آغوش ها ..
من بہ آغوش خودم چسبیده‌ام ..
من شما را بارها و بارها ..
لا بہ لاے هر دعا بخشیده‌ام ..
من تمام گریه‌هایم را شبے ..
لابہ لاے واژه ها خندیده‌ام ..!️

رک بگویم از همہ‌ رنجیده‌ام،
از غریب و آشنا تࢪسیده‌ام!
با مرام و معرفت بیگانہ‌اند،
من بہ‌ هرساز؎ کہ‌ شد رقصیده‌ام!
در زمستان سکوتم باࢪها،
با نگاه سرࢪدتان لرزیده‌ام.
رد پا؎ مهربانۍ نیست، نیست!
من تمام کوچه را گردیده‌ام.
سال‌ها از بس کہ‌ خوش بین بوده‌ام،
هر کلاغۍ را کبوتر دیده‌ام!
وزن احساس شما ࢪا بارها،
با ترازو؎ خودم سنجیده‌ام.
بۍخیال سرد؎آغوش‌ها؛
من بہ‌ آغوش خودم چسبیده‌ام!
من شما را باࢪها و باࢪها...️

کبوتر با کبوتر ، باز با باز
ولی لاشی کند با هر دو ° پرواز °️

وقتی آسمون تاریکه، واسه کبوتر چه فرقی با قفس داره؟ ️

چو قناری به قفس ؟ یاچو پرستو به سفر؟ هیچ یک من چو کبوتر نه رهایم ن اسیر️

#کبوتر دلم از لب بوم دلت نمیپره🕊️💚:)! ️

بی من پرواز کن من ان کبوتر اسیر قصه هام🕊🚬️

تازنده‌باشم‌چون‌کبوتردانه‌میخواهم..
امروزمحتاج‌توام‌فردانمیخاهم
آشفته‌ام‌زیبایی‌ات‌باشد‌برای‌بعد
من‌درددارم‌شانه‌ی‌مردانه‌میخواهم:)️

رک بگویم از همہ رنجیده‌ام ..
از غریب و آشنا ترسیده‌ام ..
رد پای مهربانے نیست، نیست ..
من تمام کوچہ را گردیده‌ام ..
سالها از بس کہ خوشبین بوده‌ام ..
هر کلاغے را کبوتر دیده‌ام ..
وزن احساس شما را بارها ..
با ترازوے خودم سنجیده‌ام ..
بیخیال سردے آغوش ها ..
من بہ آغوش خودم چسبیده‌ام ..
من شما را بارها و بارها ..
لا بہ لاے هر دعا بخشیده‌ام ..
من تمام گریه‌هایم را شبے ..
لابہ لاے واژه ها خندیده‌ام ..❤️‍🩹!
️

چو قناری به قفس..؟
یا چو پرستو به سفر..؟

هیچ یک..؛
من چو کبوتر نه رهایم، نه اسیر🌤️

عقربی که قبلا نیش زده، به مرور زمان کبوتر نمیشه...! ️

فراموش نکن که عقاب ها با کبوتر ها پرواز نمی کنند !🦅🩸️

کبوتر با #کبوتر باز با #باز
اما #لاشی کند با هردو #پرواز️

آسمان فرصت پرواز بلندی است!
قصه این است چه اندازه کبوتر باشیم..

️

آسمان فرصت پرواز بلند است ولی


قصّه این است چه اندازه کبوتر باشی😉️

چو قناری به قفس؟
یا چو پرستو به سفر؟
من چو کبوتر نه رهایم نه اسیر ..

فاضل نظری️

او نگفت دوستت دارم اما نامه اش را اینگونه تمام کرد”بر بال هایت بوسه میزنم کبوتر قلب من“(=

️

·.¸¸.·♩♪♫ ـ٨ـﮩـ۸ـﮩتو این دنیایی که کبوتر با بازِ ◁❚❚▷باز با کبوتر

من تنها موندم که بعدا کسی ولم نده


♛سلامتی تنهایی که تا اخر مرگت هم پات هست ولت نمیده♛♫♪♩·.¸¸.·️

چو قناري به قفس يا چو پرستو به سفر
هيچ يک! من چو کبوتر نه رهايم، نه اسير️

« ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم، بریدیم
دل نیست کبوتر که چو برخاست نِشیند
از گوشهٔ بامی که پریدیم، پریدیم... »
#وحشی‌بافقی

_نانا️

مانده ام در حسرت پرواز و محض دلخوشی
روی کتفم  نقشی از بال کبوتر میزنم (:️