متن های بلند متن ها / بهترین متن متن ها [پیشنهادی]

مسئله پیدا کردن یار نیست
آدم یکی رو میخواد بتونه همه چیزشو باهاش قسمت کنه، باهاش رفاقت کنه، دوستش داشته باشه و وقتش رسید خانوادش بشه..♥️

‌‌‎‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌️

بعضی آدما طوری حرف میزنن که انگار نمیخوان از دستت بدن اما طوری رفتار میکنن که انگار نمیخوان نگهت دارن.
بدترین حس همینه:)
نمیدونی طرف واقعا دوست داره یا ی سرگرمی و بازیچه ای براش..️

الان که سرده یاد یه چیزی افتادم پارسال یکی از بچه ها گوشی آورده بود مدرسه و مدیر فهمید ولی ندانست کی آوردش بچه های کلاسمون هیچی نگفتن حتی زاهدی گوشی ۳۶ میلیونی زد تو دیوار شکستش گفت حالا نمیگید براتون دارم میز و صندلی هامون گذاشت تو حیاط برف نشست روش شوفاژ هامون رو هم خاموش کردن فک کن تو سرما کف کلاس بشینی معلم هام انگار سگ پاچشونو گاز گرفته بود بچه ها پتو مسافرتی و چای آورده بودن خیلی خوب بود😗💔🤣🤣 زاهدی حلالت نمک️

💞🍃
ميدونى تهه دل كجاست؟
ته دل همونجاييه كه فقط جايه يه نفره،
تهه دل همونجاييه كه فقط يه نفر ميتونه توش باشه،
تهه دل يعنى اينكه من غرورم و اخلاقای بدمو همرو كنار ميزارم بخاطرش، بخاطر تهه دلم...
تو تهه دل منی.🫂K♥️

پارت چهارم: ذوب شدن در نگاهِ هم (پیدایش)
نوس در اوجِ انزوایِ خود بود؛ زمانی که دیگر انتظار هیچ تغییری نداشت، سیلور وارد شد.
سیلور مثلِ یک زمزمه‌ی گرم در یک شبِ برفی بود. او یک آتشِ پرشور نبود، بلکه بیشتر شبیه به یک منبعِ گرمایِ پنهان بود؛ کسی که با کنجکاویِ عمیق به جایِ تلاش برای نزدیک شدن، صرفاً کنارِ نوس می‌نشست و او را همان‌گونه که بود، می‌پذیرفت. سیلور به دیوارِ نوس حمله نکرد، بلکه فقط... ️