گاهی دلم میخواد بشینم زار بزنم انقدر گریه کنم تا سبک شم ولی حتی گریه ام آرومم نمیکنه مغزم پره سرم داره میترکه دائم نگرانم نگران تو آیندم خودم و خانوادم مادرم اصلا یه روزم بدون نگرانی و دلهره شب نمیشه چرا دل من آروم نمیگیره؟ چرا خودمو در برابر مشکلات تنهای تنها میبینم چرا از بین دوستام کسیو ندارم که بگم اره من هرچی بشه غم ندارم چون میدونم پشتمه کنارمه نمیزاره تنهایی عذاب بکشم از همه مهمتر چرا تورو ندارم؟ چرا ندارمت ️
نوشته بود اگه ازش دوری ولی بازم عکسشو میبوسی خیلی عاشقی و بدون عشق ش داره روز به روز تو وجودت بیشتر میشه ، منم باید پایین ش مینوشتم ، منو بلاک کرده ، شمارشو میبوسم ، چت های قدیمی مون رو میبوسم و شب و روزم کارم شده نگاه کردن به چت هامون و شمارش ، آره منم سختی م با بقیه فرق داره من شمارشو میبوسم اونا چشمای طرفو ، صورت طرفو.... ️
در ″خداحافظی تلخ″ خداحافظی ناگریز با کسی که دوستش داریم، دو حس موج می زند؛ یک این که ″تو مرا تنها می گذاری و من اندوهگینم″ و دیگری، که همان اندازه تلخ است، این که ″تو بدون من شاد خواهی بود، حتی شادتر″. آن که می ماند، آتشی ست برجامانده از کاروان گرم، خاکستری، تنها...️