متن های چالش‌های زندگی / بهترین متن چالش‌های زندگی [پیشنهادی]

تو‌یکی‌از‌DNAهامونه‌سختی‌کشیدن...؛️

و هنگامی که طوفان به پایان برسد، به یاد نخواهی آورد که چگونه از آن گذشتی، یا چگونه توانستی زنده بمانی. حتی مطمئن نخواهی بود که آیا طوفان واقعاً تمام شده است یا نه. اما یک چیز قطعی است:
‏وقتی از طوفان بیرون بیایی، همان شخصی نخواهی بود که وارد آن شده بودی. تمام هدف این طوفان همین است!️

زخم به زخم خودمو ساختم 🥀💔... ️

کارم شده خندیدن به مشکلاتی که نمیذارن بخندم.️

فقࢪ و عشق، همون آب و ࢪوغن هست
ڪه اگه قاطي بشن ڪاࢪت تمومه!️

خانواده مادری رو کودکی... خانواده پدری رو بزرگسالی ........ و پدر و مادر رو تو مشکلاتمون می فهمیم️

از بازی کردن مار تو گوشی نوکیا
تا پیدا کردنشون تو آستینم 🐍 .️

وقتی کوچیک بودَم فِک میکَردَم بَعضی از مُشٕکِل هارو میشِه با پول حَل کرد، وَ وقتی بزرگ شُدَم دیدَم همه مُشکِلات فَقَط با پول حَل میشَن...💸💯️

یک صبر برایمان مانده
و همهٔ دنیا می‌خواهد آن را امتحان کنند️

بkیرم مسائلی که روزا ازشون رد میشم ، شب ها از روم رد میشن.🌌💔️

زندگي مجموعه اي از بدت مياد ها و سر ميادهاست:)🫴🏻👩🏻‍🦯️

آـבما اینقـבر رـ؋ـتنے نبوـבن اگـہ مونـבن کار آسونے بوـב 😅🖤🥀️

You'll learn how to live if your heart breaks

دلت که بشکنه تازه یاد میگیری زندگی کنی🙃💗️

مردهاااا هر روز میجنگند

اما نه با دنیا
با خود خودشون

با ترسی که نشون نمیدن

با فشاری که روی شونشون هست

با آینده ی سختی که باید خودشون بسازن

این زندگی نیست

زندگی ی جنگ بی پایانه️

میان پایین وبالا، جایی هست که نامش بلاتکلیفی ست، خیلی ها همان جا می میرند.️

شاید هیچوقت حالمان خوب نشد
شاید هیچوقت هیچ چیز درست نشد
شاید کار برای انجام زیاد داشتیم
شاید بیش از حد دنیا لب پرتگاه بردتمان
شاید میدانستیم درست و غلط را
اما نشد بمانیم
خسته تر از ساختن بودیم
خسته تر از به تماشا نشستن هم...️

واسه‌بالا‌رفتن‌خیلیاپله‌شدیم،ولی‌خوهمون‌خیلیا‌پله‌های‌‌زیر‌پای‌مارم‌خراب‌کردن☺️بازم مشکلی نیس،خودمون‌دوباره‌میسازیمشون.️

وقتی زندگی سخت میشه، آرزو نكن كه آسون تر بشه، تصميم بگیر که قوی تر بشی…
‌『🏋🏻‍♀️🧡』️

سختی زیاد کشیدمیا
ولی هیچ کاری سخت تر از
شناختن دوست و دشمن نبود...!️

اونجایی که یهو به خودت اومدی دیدی چقدر مسئولیت روته،
اونجایی که از شدت خستگی زمین نشستی،
اونجایی که همه فشارا شدن سردرد،
اونجایی که قلبت شد سنگ،
اونجایی که ذوقات شدن کور،
اونجایی که فهمیدی چقدر با قلبت بازی کردن،
اونجایی که دیدی تو بچگی بزرگ شدی،
و درنهایت اونجایی که به این درک‌ رسیدی که جا بزنی مُردی
همونجا، لطفا همونجا بفهم که هیچ احدی نمیتونه لیاقت داشتنتو داشته باشه!️

یِک بار مُردَم وَ زِنده شُدم ولی پیش هَمه لَبخَند زَدم😶🗣️️

یادت نرود میان این
همه هیاهو زندگی کنی :) 🍫 ️️

pov:رفیقت فکر میکنه داری بهش بی محلی میکنی ولی نمیدونه اخیرا زندگی باهات چی کرده️

«گاهی که صبح از رختخواب بیرون می‌آیی با خود می‌اندیشی که دیگر طاقتش را نداری؛ اما از درون خنده‌ات می‌گیرد، چون تمام دفعات دیگری که این حس را داشته‌ای به یاد می‌آوری.»
️

پرسید:
خود را چگونه ساختی؟
گفت:
زخم بر زخم...


𓏺  ️

- دیگه از رفتن آدما تعجب نمیکنم...
انگار وقتی یه نفر میاد ، فکر رفتنشو از همون روز اول میندازم توی سرم. تو مغزم با خودم میگم: ببین ، اینی که امروز اومد ممکنه فردا بره ؛ بی‌دلیل ، بی‌خداحافظی ، بی‌برگرد.
میتونی تحمل کنی؟
اگه میتونی بزار بیاد تو زندگیت!
راستشو بخوای روزای اولِ رفتنش حالم بده ، گریه میکنم و گاهیم دلم میگیره.
ولی خب به خودم فقط اجازه همون یه روز غمبرک زدنو میدم ، از فرداش سعی میکنم بلندشم و به خودم برسم!️