از بس فرار کرده ام از جانِ خویشتن
درگیر نِسیان شدم از حالِ این بدن
بسپرده ام به دست فراموشیم ولی
کِی می شود فراموشم این جان پُر مَهَن؟!️
درگیر نِسیان شدم از حالِ این بدن
بسپرده ام به دست فراموشیم ولی
کِی می شود فراموشم این جان پُر مَهَن؟!️
2.2
غمگین فلسفی رنج درونی فلسفه ذهن بار هویت نسیان خویشتن این رباعی به زیبایی به پارادوکس تلاش برای فراموش ک...