ولی میخندی که بقیه هم ناحت نشن 🙃️
بعضی وقت ها از همه عالم ناراحتی
ولی میخندی که بقیه هم ناحت نشن 🙃️
ولی میخندی که بقیه هم ناحت نشن 🙃️
2.6
روانشناسی مهربانی کار عاطفی همدلی بهزیستی روانی خودفداکاری لبخند زدن با وجود ناراحتی درونی، به ویژه برای محاف...
هیچکسنمیفهمدتوچقدر
جنگیدیتا«آرام»بهنظربرسی..!
✞.مُردِهمُتَحَرِک.✞️
جنگیدیتا«آرام»بهنظربرسی..!
✞.مُردِهمُتَحَرِک.✞️
2.3
فلسفی روانشناسی نبرد درونی آرامش ظاهری تاب آوری کار عاطفی این متن عمیقاً به پدیدهای اشاره میکند که در روان...
برشی از کتاب دسته دلقکها:
یه ﺟﺎﯾﯽ ﻫﺴﺖ در ﺯﻧﺪﮔﯽ، ﮐﻪ ﺩﻟﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭﻟﯽ ﻣﺠﺒﻮﺭﯼ ﺑﺨﻨﺪﯼ ﻭ ﺷﺎﺩ ﺑﺎشی؛
ﺑﻬﺶ میگن ﺍﻭﺝ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ!
️
یه ﺟﺎﯾﯽ ﻫﺴﺖ در ﺯﻧﺪﮔﯽ، ﮐﻪ ﺩﻟﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭﻟﯽ ﻣﺠﺒﻮﺭﯼ ﺑﺨﻨﺪﯼ ﻭ ﺷﺎﺩ ﺑﺎشی؛
ﺑﻬﺶ میگن ﺍﻭﺝ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ!
️
2.9
غمگین روانشناسی کار عاطفی تضاد درونی روانشناسی احساسات نشانهگذاری احساسات این برش از کتاب به زیبایی به مفهوم «کار عاطفی» اشا...
میگن کسانی که گریه زیاد میکنم مژه های بلندی دارند پس اونایی که مژه هایشان را کوتاه میکنن تا این غم را پنهان کنند چی؟🥀🥀💔❤️🩹️
3.2
غمگین روانشناسی غم پنهان روانشناسی احساسات کار عاطفی تابآوری روانی در فرهنگهای مختلف، اشک و گریه همواره با مفاهیم گو...
مشابه ها
صدای پاشنه های کفشش کل عمارت رو فرا گرفته بود .
....مادر جونگکوک با لبخندی که از تیغ جراحی هم بدتر بود سمتم اومد جوری که فقط خودم بشنوم گفت:وظیفت معلومه......باچشمام تایید کردم کل مهمونی پیش جونگکوک نشسته بودم لبخند های الکی میزدم بعد رفتن مهمون خسته کفشامو دستم گرفتم برگشتم سمت اتاق ..ویو جونگکوک:دلم براش میسوخت اونم تو این بازی گیر افتاده بود نه میتونست بره نه تحمل کنه ️
....مادر جونگکوک با لبخندی که از تیغ جراحی هم بدتر بود سمتم اومد جوری که فقط خودم بشنوم گفت:وظیفت معلومه......باچشمام تایید کردم کل مهمونی پیش جونگکوک نشسته بودم لبخند های الکی میزدم بعد رفتن مهمون خسته کفشامو دستم گرفتم برگشتم سمت اتاق ..ویو جونگکوک:دلم براش میسوخت اونم تو این بازی گیر افتاده بود نه میتونست بره نه تحمل کنه ️
1.6
غمگین روانشناسی کار عاطفی فشار اجتماعی روابط پنهان اجبار اجتماعی این متن به زیبایی «کار عاطفی» و «مدیریت تاثیر» در ...