متن های شعر دل شکسته / بهترین متن شعر دل شکسته [پیشنهادی]

الان همونجام کہ جناب سعدی میگہ :
- دل نهادم بہ صبوری ، کہ جز این چاره ندارم . .️

بی تو این شهر برایم قفسی دلگیر است
شعر هم ، بی تو به بغضی ابدی زنجیر است

آنچنان می‌فشرد فاصله راهِ نفسم
که اگر دیر وگر زود بیایی ، دیر است ...
🥀🖤
️

زندگی ساز دل است!
تو نوازنده‌ی این سازی و بس..
تو اگر شاد زنی شاد شوی
گرچه باشی چو قناری به قفس!✨🌱️

یه شعری هم بود که میگفت:
نگاهت میکنم خاموش ...
و خاموشی زبان دارد....
زبان عاشقان چشم است...
و چشم از دل نشان دارد.....
🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀️

آبی تر از آنم که بی رنگ بمیرم...
از شیشه نبودم که با سنگ بمیرم!
من آمده بودم که تا مرز رسیدن
همراه تو به فرسنگ بمیرم..
یک جرأت پیدا شدن و شعر چکیدن"
بس بود که با آن غزل آهنگ بمیرم!
فرصت بده ای روح جنون تا غزل بعد..
در غیرت من نیست که در ننگ بمیرم!
تقصیر کسی نیست که اینگونه غریبم..
شاید خدا خواست که دلتنگ بمیرم(((:🍃️

دلتنگی من شده مثه شعر حافظ که میگه:نه یادی میکنی از ما نه میروی از یاد..️

آن گونه مست بودم،
که از تمام دنیا
تنها دلم هوای تو را کرده بود...
می‌گفتم:
این عجیب است
این قدر ناگهانی دل بستن؛
از من که بی‌تعارف، دیری است
زین خیل ورشکسته کسی را
درخورد دل نهادن پیدا نکرده‌ام!❤️‍🩹🌿💌
-حسین منزوی️

دلم گرفته از آدمای نصف و نیمه🥺
از هرکی میگه میمونه و میزاره میره🍷
از اون دلی شکسته و دیگه دیره💊️

دلم در حلقه غم ها نشسته
فلک تیری زده بالم شکسته
وجودم پرزشعرای عاشقونس
تورا میخاهمو این ها بهونس
حسین_نجفی️

شما میگین «فراموشش کن» ولی مولانا میگه:
اوست نشسته در نظر‌
‏ من به کــجا نظر کنم؟
‏ اوست گرفته شهرِ دل
‏ من به کـجا سفر کنم؟️

مثلا خنده‌ی‌ تو قاتل جانم بشود
این دلنگیز ترین قتل جهان خواهد شد!.. ️

ای شاعر چرا حال مرا کردی خراب
من ان دلتنگیم که خانه اش ویرانه است
ای شاعر قلب من درد میکند
همان قلبی که سالم بود و ان شکسته است️

به‌خودم‌امدم؛انگار‌تویی‌در‌من‌بود!
این‌کمی‌بیشتر‌ازدل‌بستن‌به‌کسی‌بود:)️

عاشق شوریده دل
در دفتر شعرش نوشت
هر ڪسۍ یڪ دلبر جانانہ دارد ,
من "تــو" را...😍✨️

شعری که حال الانم رو توصیف میکنه:

"آنکه می گفت منم بهر تو غمخوارترین
چه دل آزارترین شد، چه دل آزارترین"️

بانو

لبخند زدی غنچه فراوان شده بانو
شهد و عسل و قند چه ارزان شده بانو

از قحطی این عشق تورم زده بالا
با لطف شما نرخ به سامان شده بانو

چشمان شما آیهء ایمان بخدا بود
با خواندن آن قلب مسلمان شده بانو

موهای قشنگت وسط معرکهء باد
چون حال من زار پریشان شده بانو

آغوش شما دام بلا بود خدایی
آهوی دلم عاشق زندان شده بانو

این شعر فقط زیره به بازار شما ریخت
زیبایتان طعنه به کرمان شده بانو…️

دیوان شعرم را برای تو سرودم

گردد فدای چشم ناز تو وجودم

این بوده رویا و خیال و آرزویم

ای کاش من هم دلبر قلب تو بودم .️

من نیز چون تو شکسته بودم
دلخسته و پای بسته بودم
فرجام شوی تو نیز خاموش
و این واقعه را کنی فراموش؛'️

نبود تو سخته اما من عادت کردم
نمیگم ، برگرد من خودمو تو تنهایی غرق کردم
تو چقدر سنگ بودی ک احساسمو نادیده گرفتی
با یه حرف ساده زندگیمو به بازی گرفتی
درسته دستام دستاتو لمس نکرده
اما قلبم وجودتو حس کرده
تو رفتی من موندم و یه دل شکسته
من موندم و درای بسته
من موندم و بسته های سیگار
من موندم و یه زندان ک بهش میگن دیوار

𝒎𝒐𝒉𝒊シ︎️

واسه آدم کور عصا سوی چشماشه
واسه آدم ناشنوا لب خونی شنواییشه
واسه آدم لال چشم بهترین تار های صوتیشه
و اما..
برای آنکه دلشکسته گشت
ن چشم خاهد دید
ن گوش باشد بداند شنیدن چیست
ن زبان باشد برای گفتن درد....

دل اگر بشکست خورد شد
نوش دارو هم اگر باشد
این درد را نباشد درمان
باشد ک بماند بماند بماند....


shahan#️

انحنای روح من
شانه‌های خسته غرور من
تکیه گاه بی پناهی دلم شکسته است
کتف گریه‌های بی بهانه‌ام
بازوان حس شاعرانه‌ام
زخم خورده است

•قیصر امین پور
 

️

انحنای روح من
شانه های خسته‌ی غرور من
تکیه‌گاه بی‌پناهی دلم شکسته است
کتف گریه‌ های بی بهانه‌ام .
بازوان حس شاعرانه‌ام
زخم خورده است .
درد های پوستی کجا ؟
درد دوستی کجا ؟

#قیصر_امین_پور️

دلـــــــــــــــــــــــــــــمــــ خوش نیست
غمگینم...
کسی شاید نمیفهمد
کسی شاید نمیداند
کسی شاید نمیگیرد مرا از دست تنهایی
تو میخوانی
فقط شعری و زیر لب آهسته میگویی :
عجب احساس زیبایی...


#هوشنگ_ابتهاج️

گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود
گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود

گاهی بساط عیش خودش جور میشود
گاهی دگر تهیه بدستور میشود

گه جور میشود خود آن بی مقدمه
گه با دو صد مقدمه ناجور میشود

گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است
گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود

گاهی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست
گاهی تمام شهر گدای تو میشود

گاهی برای خنده دلم تنگ میشود
گاهی دلم تراشه ای از سنگ میشود
️

بیت آخر این غزل واقعا دردناکه...

ناگهان در کوچه دیدم بی وفای خویش را
باز گم کردم ز شادی دست و پای خویش را

گفته بودم " بعد ازین باید فراموشش کنم"
دیدمش وز یاد بردم گفته های خویش را

دیدم و آمد به یادم دردمندی های دل
گرچه غافل بود آن مه مبتلای خویش را

تا به من نزدیک شد، گفتم "سلام ای آشنا"
گفتم اما هیچ نشنیدم صدای خویش را️

چقد این شعر بغض داره:)



اشکیم و حلقه در چشم کس آشنای ما نیست
در این وطن چه مانیم دیگر که جای ما نیست

چون کاروان سایه رفتیم ازین بیابان
زان رو درین گذرگاه نقشی ز پای ما نیست

آیینه شکسته بی روشنی نماند
گر دل شکست ما را نقص صفای ما نیست

با آن که همچو مجنون گشتیم شهره در شهر
غیر از غمت درین شهر کس آشنای ما نیست️

وقتی دلبر باهات قهره
این شعر مولانا براش بفرس :

نکند فکر کنی در دلِ من یادِ تو نیست
گوش کن، نبضِ دلم زمزمه اش با تو یکیست


️

دلم تنگ است از این دنیا...
                🕊💔 چرایش را نمیدانم!
من این شعر غم افزا را...
                🕊💔شبے صدبار میخوانم...
چه میخواهم از این دنیا...
                🕊💔 از این دنیاے افسونگر
قسم بر پاڪے دریا...
                🕊💔جوابم را نمیدانم!
بهارزندگانے را...
               🕊💔  چندین بار بوییدم...
ڪنون با غصه میگویم
               🕊💔خداوندا پشیمانم...
دلم تنگ است از این دنیا...
              🕊💔️