خشم بیجا بزند تیر به قلبم و بکشت
اینچنین بود که من مردم و حالم نشکفت
من که گفتم تو چنینی وچنانی ای داد
زدی آن تیر خلاصی و برفتم از یاد
مرگ ان عشق گناهش تو ببردی وبشد بیچاره
این چه باشد به دل من که نشد او چاره
دیگرش توبه بکردم وندارم میلی
دیگراونیست برایم به گمانم لیلی
بیت آخر بسرودم وبکردم فریاد
این چنین بود که داد قصه ی عشقم بر باد
سروده ی خودم((میعاد )) تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۴ ساعت۲۲:۴۷دیقه️
اینچنین بود که من مردم و حالم نشکفت
من که گفتم تو چنینی وچنانی ای داد
زدی آن تیر خلاصی و برفتم از یاد
مرگ ان عشق گناهش تو ببردی وبشد بیچاره
این چه باشد به دل من که نشد او چاره
دیگرش توبه بکردم وندارم میلی
دیگراونیست برایم به گمانم لیلی
بیت آخر بسرودم وبکردم فریاد
این چنین بود که داد قصه ی عشقم بر باد
سروده ی خودم((میعاد )) تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۴ ساعت۲۲:۴۷دیقه️
2.1
غمگین عاشقانه شعر فارسی عشق نافرجام نماد لیلی تراژدی عشق این سروده از میعاد، با ارجاعی زیرکانه به «لیلی»، ن...