تو که رفتی غم بلند خندید…
دستی ب دور گردنم انداخت…
به چشمان زل زدو گفت!
قصه تو با آن تمام شد…
حالا داستان من و شب های تو شروع خواهد شد…️
دستی ب دور گردنم انداخت…
به چشمان زل زدو گفت!
قصه تو با آن تمام شد…
حالا داستان من و شب های تو شروع خواهد شد…️
2.6
غمگین جدایی ادبیات عاشقانه اندوه جدایی تجسم بخشی در این متن زیبا، شاهد اوج هنرنمایی ادبی در تجسم بخ...