اسم رمان : مافیای دوست داشتنی من
پارت اول: صبح بود گوشیم زنگ خوذد از خواب بیدار شدم و گوشیم رو جواب داردم انجل بود. انجل: سلام خوبی ات؟.ات: اره خوبم چته؟. انجل: ات حوصلم سر رفته بیا خونم. ات: این وقت روز. انجل : اره بیا. ات: بلشه میام
بلند شدم دست و صورتم رو شستم و صبحونه خوردم اماده شدم و رفتم خونه آنجل رسیدم در زدم . انجل درو باز کرد سلام همو بغل کردیم . رفتم تو و نشستم روی مبل کلی خوش گذروندیم و ناهار خوردیم . ️
2.5
عاشقانه فانتزی و تخیلی ساختار روایت جذب مخاطب افتتاحیه داستان نکات نویسندگی بخشهای اولیه یک داستان، حتی با شروعی ساده، فرصت ب...