پارت 3:
صدای گریه یک دختر میآمد با صدای که کامل ترس توش بود صداش زدم: آهای کسی اونجاست؟ اتفاقی افتاده؟
ناگهان صدای گوش خراشی آمد گفت: از اینجا برو اونا تورو میکشن از اینجا برووو
بعد از این حرفش صدای گریه اش قطع شد پنجره رو بستم خیلی ترسیده بودم همش به این فکر بودم که منظور اون دختر چی بود همش صداش تو گوشم میپچید.
️
صدای گریه یک دختر میآمد با صدای که کامل ترس توش بود صداش زدم: آهای کسی اونجاست؟ اتفاقی افتاده؟
ناگهان صدای گوش خراشی آمد گفت: از اینجا برو اونا تورو میکشن از اینجا برووو
بعد از این حرفش صدای گریه اش قطع شد پنجره رو بستم خیلی ترسیده بودم همش به این فکر بودم که منظور اون دختر چی بود همش صداش تو گوشم میپچید.
️
2.7
فانتزی و تخیلی روانشناسی تعلق داستانسرایی نادانسته ترس روانشناختی در داستانسرایی و سینما، ترس واقعی اغلب نه از آنچه...