روزی کافکا، دختربچهای را دید که به دنبال عروسکش میگشت.
اما عروسک پیدا نمیشد
روزی به دخترک گفت:
از عروسکت نامهای رسیده نوشته نگران نباش، من به سفر رفتم!
هر روز نامهای از عروسک میآمد؛ تا اینکه کافکا عروسکی به دخترک داد.
او گفت:این عروسک من نیست.» کافکا نامه ای داد:سفر من را تغییر داده...
سالها بعد دخترک نامهای پیدا کرد:
هر چیزی که بدان عشق میورزی شاید روزی از دست بدهی
اما عشق به شکلی دیگر به سوی تو برمیگردد️
اما عروسک پیدا نمیشد
روزی به دخترک گفت:
از عروسکت نامهای رسیده نوشته نگران نباش، من به سفر رفتم!
هر روز نامهای از عروسک میآمد؛ تا اینکه کافکا عروسکی به دخترک داد.
او گفت:این عروسک من نیست.» کافکا نامه ای داد:سفر من را تغییر داده...
سالها بعد دخترک نامهای پیدا کرد:
هر چیزی که بدان عشق میورزی شاید روزی از دست بدهی
اما عشق به شکلی دیگر به سوی تو برمیگردد️
1.0
روانشناسی فلسفی فلسفه عشق فقدان و تحول داستان درمانی همدلی و خلاقیت چه داستان عمیقی! کافکا در اینجا نه تنها یک کودک را...