حس میکنم دیگه جایی ندارم تو این دنیا...
نه برای بودن، نه برای نفس کشیدن...
هر شب با یه کوه درد میخوابم
و صبح با یه مشت دلتنگی بیدار میشم...
هیچکس نمیفهمه پشت این خندههای زورکی،
یه روح خسته داره ذرهذره میمیره...
کاش میشد تموم شه...
یهبار برای همیشه...
بی صدا... بی اشک... بی درد...
فقط رفتن..️
نه برای بودن، نه برای نفس کشیدن...
هر شب با یه کوه درد میخوابم
و صبح با یه مشت دلتنگی بیدار میشم...
هیچکس نمیفهمه پشت این خندههای زورکی،
یه روح خسته داره ذرهذره میمیره...
کاش میشد تموم شه...
یهبار برای همیشه...
بی صدا... بی اشک... بی درد...
فقط رفتن..️
4.7
غمگین روانشناسی پنهان کردن درد تنهایی وجودی جستجوی آرامش چالش های روحی حسی که بیان کردید، نمایانگر بار سنگینی است که گاهی...