دࢪونم جنگ است،
نه بين خيࢪ و شࢪ،
بلڪه بين من و من،
بين ڪودڪى ام ڪه، هنوز عشق ميخواهد،
و بالغى ڪه ياد گࢪفته فقط دوام بياوࢪد،
و دࢪ اين ميان،
نه پناهى هست،
نه آغوشى آمن،
فقط سڪوتى ڪه همه چيز ࢪا دࢪ خودش مىﺑلعد...️
نه بين خيࢪ و شࢪ،
بلڪه بين من و من،
بين ڪودڪى ام ڪه، هنوز عشق ميخواهد،
و بالغى ڪه ياد گࢪفته فقط دوام بياوࢪد،
و دࢪ اين ميان،
نه پناهى هست،
نه آغوشى آمن،
فقط سڪوتى ڪه همه چيز ࢪا دࢪ خودش مىﺑلعد...️
2.4
تنهایی فلسفی روانشناسی درونگرایی تضاد درونی سکوت بلوغ و کودکی این شعر، یادآور مفهوم 'سایه' در روانشناسی یونگی اس...