سکوت در برابر غمهای عمیق: چرا گاهی حرفی برای گفتن نیست؟:
این حس که غم چنان بزرگ میشود که به جای اشک و کلام، به سکوت محض میرسد، نشانهای از پدیدهای روانشناختی است. مغز گاهی در مواجهه با بار عاطفی بیش از حد، مکانیزمهای دفاعی خود را فعال میکند و به نوعی «بیحسی عاطفی» یا «سکوت روانی» فرو میرود تا از سیستم خود در برابر فشار بیشتر محافظت کند. این یک واکنش طبیعی بدن در برابر تروما یا اندوه عمیق است.
راهکار:
در لحظات سکوتِ ناشی از غم عمیق، به جای تلاش برای توضیح، به خودتان اجازه دهید فقط «باشید». گاهی نوشتن، نقاشی، گوش دادن به موسیقی آرامبخش یا حضور در کنار یک دوست صبور که صرفاً حضورش را بدون قضاوت عرضه میکند، میتواند دریچهای برای آغاز پردازش این حس باز کند. مهمترین گام، پذیرش این سکوت است.