عـاشقی جـرم قشنگی ست گرفتارم کرد
خواب بودم که شبی عشق تو بیدارم کرد
آمدم گریه کنم تا تو نگاهـم بکنی
چون ستاره به تماشای شب تارم کرد
آمدی خواب مرا از چه پریشان کردی
گفتی عاشق شده ام عشق تو بیمارم کرد
آمدی خانهی ویرانه گلستان کردی
بـوسـه ای از لب تو شهـرهی بازارم کرد
آمدی دل ببری؛ یا بخری؛ فهمیدم
وقت خواب آمدی و عطر تو بیدارم کرد
تا تو را دیدم و دل را بـه تو دادم آن شب
مست بودم که به شب مهر تو دلدارم کرد️
خواب بودم که شبی عشق تو بیدارم کرد
آمدم گریه کنم تا تو نگاهـم بکنی
چون ستاره به تماشای شب تارم کرد
آمدی خواب مرا از چه پریشان کردی
گفتی عاشق شده ام عشق تو بیمارم کرد
آمدی خانهی ویرانه گلستان کردی
بـوسـه ای از لب تو شهـرهی بازارم کرد
آمدی دل ببری؛ یا بخری؛ فهمیدم
وقت خواب آمدی و عطر تو بیدارم کرد
تا تو را دیدم و دل را بـه تو دادم آن شب
مست بودم که به شب مهر تو دلدارم کرد️
4.7
عاشقانه شعر عشق شعر عاشقانه دلبری بیدار شدن این شعر با زبانی لطیف، قدرت متحولکننده عشق را به ...