یه مردی بود که کتابخونه داشته و هر روز موقع رفتن درش رو باز میذاشته میرفته...
مردم میگفتن چرا درو قفل نمی کنی شاید دزد بیاد کتابارو ببره!
مرده گفت =
کسانی که کتاب میخوانند عقل و شعور ان را دارند که دزدی نمیکنن
و کسانی که کتاب نمیخوانند نیازی به کتاب ندارند!
اوفففف️
مردم میگفتن چرا درو قفل نمی کنی شاید دزد بیاد کتابارو ببره!
مرده گفت =
کسانی که کتاب میخوانند عقل و شعور ان را دارند که دزدی نمیکنن
و کسانی که کتاب نمیخوانند نیازی به کتاب ندارند!
اوفففف️
3.7
فلسفی روانشناسی اعتماد دانش اخلاق همگانی ارزش کتاب این داستان کوتاه به شکلی هنرمندانه، به ارزش بنیادی...