تصور کن، نیمه شب است و سکوت عمیق شهر را در بر گرفته. ما در خیابانهای تاریک قدم میزنیم،زیر نور مهتاب،با چشمانی پر از ستاره؛هر قدم،گویی دلیلی است برای نزدیکتر شدن به هم،همهمهی شب و نسیم خنک هوا، تنها موزیک پسزمینهی عشق ماست.دستهایمان به آرامی در هم قفل میشود و در این لحظات سحرآمیز، زمان متوقف میشود؛فقط تو هستی و من،با دلی پر از عشق و چشمانی پر از خوابهای مشترک،چه حس زیبایی ست،قدم زدن با تو در این دنیا بی صدا️
4.3
عاشقانه روانشناسی عشق شبانه حضور ذهن سکوت و آرامش لحظات سحرآمیز این حس شیرین توقف زمان و غرق شدن در لحظه، بازتابی ...