بخونش تهش قشنگه🙂💔
شروع شد .
دوباره و دوباره !
میدونی چیو میگم؟
درد و غمام رو :)
یه پسره به دختر کوچولو قصه ما پیشنهاد دوستی میده اونو یه جا دیده بود ازش خوشش اومده بود البته به قول خودش اینطور بود
چن روز گذشت دختره باهاش راه اومده بود به دوست دارماش داشت عادت میکرد هر روز و هرشب و هر لحظه و هر ثانیه با هم حرف میزدن پسره حتی یه ثانیه هم عشقشو پنهان نمیکرد از دختر کوچولو.....
باهم دوست بودن دخ️
شروع شد .
دوباره و دوباره !
میدونی چیو میگم؟
درد و غمام رو :)
یه پسره به دختر کوچولو قصه ما پیشنهاد دوستی میده اونو یه جا دیده بود ازش خوشش اومده بود البته به قول خودش اینطور بود
چن روز گذشت دختره باهاش راه اومده بود به دوست دارماش داشت عادت میکرد هر روز و هرشب و هر لحظه و هر ثانیه با هم حرف میزدن پسره حتی یه ثانیه هم عشقشو پنهان نمیکرد از دختر کوچولو.....
باهم دوست بودن دخ️
3.3
عاشقانه دخترانه اعتیاد عاطفی آسیبپذیری آغاز رابطه داستان عشق در این روایت، نویسنده به ظرافت به آغاز یک رابطه عا...