متن های تسلیم / بهترین متن تسلیم [پیشنهادی]

مرگ تو که اومدی سراغم پس جانمو بگیر راحتم کنننن️

خدايا اگه مال من نيست، مال خودت باشه️

اگرم تو خصم باشی نروم ز پیشِ تیرت
وگرم تو سیل باشی نگریزم از نشیبت
`سعدی️

غــریــبِ کــوی تــوام، بــا وطـــن چــکار مــرا؟
ســپــرده‌ام بــه تــو خــود را، بــه مــن چــکار مـــرا؟
️

آهو ز تکبر غزال دل به گرگان شبان داده من نیز هم...️

درد دل با کَس نمی‌گویم به غیر از یار خویش
کشته را بنگر! شکایت پیش قاتل می‌برد...️

اشکال ندازه همونجور که عشقم منو داغون کرد
منم آرزومو... ️

ترسیده‌ای؟ از که؟ از جهان؟ من جهانت. از گرسنگی؟ من گندمت. از بیابان؟ من بارانت. از زمان؟ من کودکیت. از سرنوشت؟ من‌ هم از سرنوشت می‌ترسم.️

غم‌انگیز ترین لحظه‌ی انسان وقتیه که،
خودش به خودش میگه: اشکال نداره درست میشه.. ️

در دایره‌ی قسمت ما نقطه‌ی تسلیمیم
لطف آن‌چه تو اندیشی حکم آن‌چه تو فرمایی

حافظ🇮🇷️

قاضی: حق با منه. تو مقصری.

متهم: باشه. تو همیشه حق داری. اینجوری دیگه لازم نیست شبت رو با ترس از اشتباه کردن بخوابی.️

اندوه که از حد بگذرد جایش را می‌دهد به یک بی‌اعتنایی مزمن. دیگر مهم نیست بودن یا نبودن، دوست داشتن یا نداشتن. آن‌چه اهمیت دارد یک کشتار رخوتناک حسی است که دیگر تو را به واکنش نمی‌کشاند و در آن لحظه در سکوت فقط نگاه می‌کنی.️

شمع رویت ختم زیبایی بس است
عالمی پروانه سودایی بس است
گرچه رویت کس سر مویی ندید
گر سر موییم بنمایی بس است
من نمی‌دارم ز تو درمان طمع
درد بر دردم گر افزایی بس است
تا قیامت ذره‌ای اندوه تو
مونس جانم به تنهایی بس است
گر توانایی ندارم در رهت
زاد راهم ناتوانایی بس است
گر ز عشقت عافیت می‌پرسدم
عافیت چکنم که رسوایی بس است
دوش عشقش تاختن آورد و گفت
از توام ای رند هرجایی بس است
در قلندر چند قرائی کنی
نقد جان در باز قرائی بس ا️