متن های فقدان مبهم / بهترین متن فقدان مبهم [پیشنهادی]

بعد از آن روز، دنیای من دیگر رنگی نداشت. زمین زیر پایم فرو ریخته بود. آن عشق، آن
تکیه گاه، آن پدر، همه و همه تبدیل به زخمی عمیق و چرکین شده بودند. دلشکستگی، واژه های
کوچک برای توصیف عمق دردی بود که در سینه ام حس میکردم. امید، آن فانوس کوچکی که او
در تاریکی هایم روشن کرده بود، حاال توسط خودش خاموش شده بود.حس رها شدن، حس بی ارزشی، همه با هم در وجودم میجوشیدند. ادامه پست بعد🙂️

خاطراتی که آدمهایش رفته اند،دردناکند
ولی خاطراتی که آدمهایش حضور دارند
اما شبیه گذشته نیستند به مراتب دردناکترند...️

چی شده که....
تو خوابم هستی اما در چشمم نه؟
تو فکرم هستی ولی تو بغلم نه؟
تو دفتر خاطراتم هستی ولی کنارم نه؟
____y_o_u_______(:️

ای کاش قبلش خودت با هام خداحافظی میکردی
و یکم با هام حرف میزدی چون واقعا دلتنگت میشم
الان این حرفامو حتی به سنگ قبرت هم نمیتونم بگم😥

مخاطبم ناشناسه️

نوشته بود:
«آدم‌هایی که یک روز عاشق هم بودن؛ نمی تونن دوست معمولی بشن! چون قلب هم‌رو شکستن؛
و نمی‌تونن دشمن همدیگه هم بشن، چون قلب همدیگرو لمس کردن.
‏و تا همیشه می‌شن "غریبه ترین آشنا" برای هم.»

️