متن موسیقی:
لبخند مرا بس بود آغوش لهم میکرد آن بوسه مرا میکشت تب منهدمم میکرد
هر طور دلم میخواست آینده جلو میرفت هر شعبده ای دستش رو میشد و لو میرفت
از برف گریزانم تن سوخته در آتش در قلب زمستانم تن سوز تر از آتش
یک مستی سر دستی در بود و عدم بودم گور پدر دنیا مشغول خودم بودم
یا کنج قفس یا مرگ این بخت کبوتر باز دنیا پل باریکی بین بد و بدتر هاست
ای بر پدرت دنیا آن باغ جهانم کو دریاچه آرامم کوه هیجانم کو