متن موسیقی:
آتش زدی به جانم
ای درد بی امانم
بگذار تا همیشه
در شعله ات بمانم
هر لحظه بی تو باران
تیری به قلب خستست
هر کوچه بی تو تاریک
هر پنجره شکسته ست
راهی شدی
که عمری در پی ت آواره ام
به هر آیینه رو کردم شکست
غرور نیمه جانم
بی عشق تو
من حتی با خودم بیگانه ام
غبار رفتنت نشسته
به روی شانهام
مگر ز من چه دیده ای
این گونه دل بریده ای
تویی که جانم شده بودی
و به لب رسیده ای