متن موسیقی:
گلایه ندارم از این روزگارم
که چشم انتظارم که من بیقرارم
تاریکه آسمون من آتیش زده به جون من
خوشی باهام کاری نداشت
دردو داده نشون من
خودم خواستم که دور شم از هیاهو
خودم خواستم که تنها شم شب سرد
بهاری داشتمو من هدیه کردم
به اونها که الان واسم شدن درد
خودم خواستم که دور شم از هیاهو
خودم خواستم که تنها شم شب سرد
بهاری داشتمو من هدیه کردم
به اونها که الان واسم شدن درد
شریکم شب سردمو با خودم
ندارم گلایه که تنها شدم
خودم با خودم رفیقم هنوز
به این دل میگم بساز و بسوز
به این دل میگم بساز و بسوز
خودم خواستم که دور شم از هیاهو
خودم خواستم که تنها شم شب سرد
بهاری داشتمو من هدیه کردم
به اونها که الان واسم شدن درد