ترجمه اهنگ؛
یه نفر احوالت و پرسید گفتم تو بدترین اتفاق روزگارم بودی بعد از رفتنت قرصای زیادی میخورم و یادگاری برام جا مونده بعد تو هر روز با خودم صحبت میکنم و مریض شدم نمیدونم آیا تو هم مث من تا صبح بیدار میمونی؟ مث قدیم آرومم میکنه یه پاکت سیگار خدا خودش میدونه چقدر دلتنگتم بین قلب و مغزم رگبار فشنگه بعد از رفتنت از هر چی آهنگه بدم میاد لعنت ب هر کی گفت دلتنگی قشنگه حال الانم مث معتادی میمونه ک خماره و دنبال مواد میگرده یا مث سربازی ک تو میدون جنگ تفنگ نداره یا مث مادری ک پسرش جوانمرگ شده یا مث جنازه ای ک برا پول قبرش محتاجه تو‌خودت میدونی بدی نکردم اگر نفرین کردم خودمو نفرین کردم نه تورو من از احساس قلبیم ضربه خوردم اعتراف میکنم بدون تو خودم و گم کردم این فاصله ای ک بین من و تو خیلی سم این اوضاعی ک درست کردی حق من نبود حتی خدا هم از تو طرفداری میکنه این اشک هایی ک از چشمام بیرون میاد ارادی نیست و دست خودم نیست خدا خودش میدونه خیلی دلتنگتم صورتت مثل پری بهشتی میمونه ولی دلت از سنگه بین عقلم و قلبم دعواس(یعنی عقلم میگه سمتت نیام ولی دلم برات پر میزنه) بعد از تو از هر چی آهنگ بدم میاد