متن کوتاه ادبی تنهایی خیلی شیک و قشنگ [ گلچین ⭐️ ] | تاو بیو

در دل تنگم خموشی میکند انبار حرف
محرمی کو تا بگویم اندک از بسیار حرف…”

تا که نداریم با خلایق الفتی خلق پندارند که ما دیوانه ایم

مامانم میگه :
یه آدم وقتی دل و دماغ هیچ کاری و نداشته باشه پیر شده دیگه، چقد خیلیامونو میگه .

دلم آرامش وارونه می خواهد!
یعنی
"ش م ا ر ا "

تکرار مسواک زدن در همه شبها ، دندانها را سفید میکند
و تکرار خاطرات در همه شبها ،
موها را

هر صبح بوی تو میدهد پیراهنم 
بس که تمام شب 
تنگ در آغوش گرفته‌ام،خیالت را...

نبض شب آن قدر آرام می‌زد که نیمه‌شب مُرد...

- پلک بر پلک می فشاری 
و می دانی آنچه تمام می شود
  تویی و نَه اَندوه ..

از من تنها تر فقط یک نفر است
تویی که در دل یک تنها،تنها شدی...

دلم کارِ دست است

خودم بافتمش…

تارش را از سکوت

پودش را از تنهایی

همین است که خریدار ندارد….
 

‏چجوری صدات كنم تا غمم شنيده شه؟!

تنها مدارا میکنیم،دنیا عجب جایی شده...

و دیگر کسی نبود که او را بلد باشد...

‌
‌من لذت‌های ساده را ستایش می‌کنم 
آن‌ها آخرین پناهگاه آدم‌های پیچیده‌اند...

کاری کن که دنیا و تمام جهان را فراموش کنم

- ‏حواس هیشکی بهمون نیست که هیچ،
حواس خودمون هم پی یکی دیگست🚶🏿‍♂️

‌

گیرم هوای پر زدنم هست بال کو؟؟

بزرگترین رنج این روزهایم از این است
 که همه چیز را به یاد می‌آورم...

امان از آدم هایی که نرفته هم جایشان خالیست !

شب بخیر گفتن ما محض ادای ادب است ورنه چون شب برسد اول بیداری ماست

چه مهمانان بى دردسرى هستند مردگان،
نه به دستى ظرفى را چرک و نه با حرفى دلى را آلوده میکنند،
تنها به شمعى قانع اندو اندکى سکوت…

یک نقطه است اشک ز مجموعه غمم...

#صائب

من رد پا ندارم؛
ردِ درد را بگیر و به من برس...!

-علیرضا روشن