جستجو کنید..موضوع
نوع فیلترفیلتر
بهترزبان
بهترترتیب

🙂🥀‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌:

بركشتم،،دخترك آروم آروم قدم بر ميداشت ، تو جشم هاش پر از اشك بود ، كنار مرد يابد كه هيج علاقه اى بهش نداشت ، لباسى تنش بود كه انتظار داشت با فرد مورد علاقه اش اون رو به تن كنه ، ديدش ، توى جشم هاى اون هم تونست قطرات اشك رو ببينه ، پسرى با جشم هايى كه دخترك رو ميكشتذ، ولى مجبور بود ، نكَاه ريزى به سربازى انداخت كه عاشقش بود ، به راهش ادامه داد و ارز ديد پسر محو شد…

مشابه: