جستجو کنید..موضوع
نوع فیلترفیلتر
بهترزبان
بهترترتیب

-نشتی‌ِ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌چشم-‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌:

- از پنجره ؛ بوی سوختگی می‌آمد ؛
انگار همین حوالی ، کسی تمام ‌گذشته‌اش‌ را
آتش زده ؛ جنگلی را‌ سوزانده‌ تا‌ درختی را
فراموش کند:)!
-نشتی‌ِ‌چشم-

مشابه: