متن موسیقی:
گلنار
گلنار
کجایی که از غَمَت
ناله میکند عاشق وفادار
گلنار
گلنار
کجایی که بی تو شد دل اسیر غم
...
هنوزم همانم
ازاین چهره ی شکسته نترس
هنوزم عشق میورزم برای دلت که دلم را شکسته، نترس
رفیق نیمه راه من
نیامدی خزان هم رفت
دل گرمت بود و بی تو از خوف این راه ،امانم رفت
سرد شدی از سوزی که به دل نشست
تکلم از زبانم رفت
گلنار من ، کَس نبودی فقط
کَس ترین کسانم رفت
در میان راه بی امید
دلدار شدی دلیل بی شوقیم
گر مانده بودی پا به پای من
با تو فاتح راه میشدیم
با تو دل به دریا زدم
دل از طوفان هراسی نداشت
طوفان از دلت برآمد
دل رمقی بهر خلاصی نداشت
آسمان در دیده تیره شد
میوه ی عشق نرسیده بیوه شد
تو تصوراتم یه تصویر معصوم
تبدیل به یک دیو دریده شد
آفت راهی به ریشم نیافت
در دستت تیشه چرخید
ریشه به تیشه ی دوست راضی
و تمام ریشه رو تیشه بلعید
من ماندم و کویر دل
با یک تنه ی خشکیده نقش به زمین
و بدتر ،شکِ به دنیا
به هر آنچه که دیدم شک به یقین
من ماندم و آثار تو
بی اعتبار به زمین و لاهوت
کاش آثار ریشه ی من مانده به تیشه ی غریبه ها بود
آنگاه که تیشه ات شهد ریشه ام را می مکید
برای اولین بار ، پیش رویت اشک به چشمم آمد
تیشه ات درد نداشت ،ریشه ام محکم بود
تشرت رو به دلم رفت که دردم آمد
تشرت رو به دلم رفت که دردم آمد ؟؟
مفلس شدم
مخلص شدم
رو عرش بودم فرشت شدم
هرچه گفتی باور کردم
به خیالم فاتح قلبت شدم
خار شدم به دورت تابیدم که دست هرزی به ساقت نخوره
یه جوری عاشقی کردم مجنون ببینه باور نکنه
یه جوری عاشقی کردم مطمئنم یه روزی میای
مهمه واسم، چجوری میای
روزی که میای، با چه رویی میای؟
شاید بیای منو ببینی
اون تصویر قشنگم بشکنه تو سرت
یا اصلا من باور نکنم
اونی که جلومه عشقمه اومده
شایدم در دیدگانت چون سنگی بی جان نمایان شم
به رویم نوشته باشد ناکام داد جان به جانان رفت
پای آن دلبری که هوش را برد ازاین قلب نادان رفت
عالَم عشق را عالِم شد و نظیر دیوانگان رفت
نوشته باشد منتظرت بود دلبر بی وفا نیامدی
حتی وقت جان دادنم هم برای وداع نیامدی
گر آمده بودی میشدی موجب شفایم نیامدی
پای درد رفتنت رفت تمام قوایم نیامدی ؟؟
نیامدی و من هرشب به ذوق دیدنت در خواب ،خوابم برد
بی محِبّت آنقدر در رویا هم نیامدی که امید در خواب هایم مرد
آنقدر نیامدی که امید در خواب هایم مرد
تا دیدی دل مفلوکتِ
رفتی خونمون متروکه شد
بعد از تو مشکوکه دل
حتی به چشمای معصوم تو
میگن عشق یعنی نرسی
من کامل فهمیدم مفهومش رو
قصه ی ما هم مثل همیشه
دلبر رفت ، دل داده مظلوم شد
بهر آن زنده ماندم
که شاید یه روزی بازگشتی
در خیالم صدبار آمدی باز رفتی دل باز بخشید
و دگر اینکه بعد از تو در خیال با تو عالمی دارم
عشق بودی فدای سرت
اگر بهر تو غمی دارم