گفتم که علی گفت بگو سر الله
گفتم که علی گفت بگو عین الله
گفتم که به وصفش چه بگویم گفتا
لا حول و لا قوه الا بالله
شمشیر میزد و فاطمه گفت ایولله
امیر الحق امیر العشق امیر المومنینی تو
خدایی یا بشر حیدر نه آنی تو نه اینی تو
تویی خیر البشر قطعا تویی تو از همه بهتر
امیر المومنین حیدر امیرالمومنین حیدر
شب از تنهاییش لبریز میشد
فضای کوفه وهم انگیز میشد
علی وقتی که سردر چاه میبرد
میان چاه روستاخیز میشد
تمام آیه  قرآن همین است
بقرآن حرف یزدانم همین است
به کوری دو چشم دشمنانش
فقط حیدر امیرالمومنین است
امیر الحق امیر العشق امیر المومنینی تو
خدایی یا بشر حیدر نه آنی تو نه اینی تو
تویی خیر البشر قطعا تویی تو از همه بهتر
امیر المومنین حیدر امیرالمومنین حیدر
علی......