رمان مدرسه ای عشق هرگز تکراری نمی شود p1:
ا.ت ویو
صبح با صدای الارم از خواب ناز بیدار شدم . امروز اولین روز توی مدرسه ی جدیدمه . از مدرسه ی قبلیم به خاطر دعوا اخراج شدم . اینارو ولش ... لباسام رو پوشیدم و رفتم پایی تا صبحانه بخورم . حدود 3 سالی میشد که تنها زندگی میکردم و سرکار میرفتم. صبحانه خوردم و سوار اتوبوس شدم و رفتم مدرسه .
جیمین ویو
(همون کارایی که ا.ت کرد)
ا.ت ویو
داشتیم دنبال کلاسامون میگشتیم که......
صبح با صدای الارم از خواب ناز بیدار شدم . امروز اولین روز توی مدرسه ی جدیدمه . از مدرسه ی قبلیم به خاطر دعوا اخراج شدم . اینارو ولش ... لباسام رو پوشیدم و رفتم پایی تا صبحانه بخورم . حدود 3 سالی میشد که تنها زندگی میکردم و سرکار میرفتم. صبحانه خوردم و سوار اتوبوس شدم و رفتم مدرسه .
جیمین ویو
(همون کارایی که ا.ت کرد)
ا.ت ویو
داشتیم دنبال کلاسامون میگشتیم که......
مشابه: