

7.1K
منتظر
2 هفته پیش
عمومی
استوری غمگین طبیعت هنری و نوروز:
روی تن خسته ی درختی پیر
چهرهای حک شده
چشماش خسته
لباش بسته
سالهاست چیزی نگفته…
به من بگو
تو که اینهمه سال
تو دل زمین جوونه زدی
تو که دستاتُ تا آسمون کشیدی
چرا اینقدر خستهای؟
با این حال
باد حرفاتو شنید و برد
بارون اشکاتو شست
آفتاب تو رو نوازش کرد
اما هنوز اخمات توهَمه!
پس بیا
یه کم از ریشههات بگو
از خوابایی که دیدی
از برگایی که ریختن
از عشقایی که از تو رد شدن
شاید دل سنگ زمونه
آب شه
چهرهای حک شده
چشماش خسته
لباش بسته
سالهاست چیزی نگفته…
به من بگو
تو که اینهمه سال
تو دل زمین جوونه زدی
تو که دستاتُ تا آسمون کشیدی
چرا اینقدر خستهای؟
با این حال
باد حرفاتو شنید و برد
بارون اشکاتو شست
آفتاب تو رو نوازش کرد
اما هنوز اخمات توهَمه!
پس بیا
یه کم از ریشههات بگو
از خوابایی که دیدی
از برگایی که ریختن
از عشقایی که از تو رد شدن
شاید دل سنگ زمونه
آب شه
مشابه:























