با یک تلنگر میشود، از هم فروپاشی مرا.. :
اینکه ابلیس در آن روز به ماه سجده نکرد
کفر ورزید ولی جز به خدا سجده نکرد
پدرم رانده شد از عرش و ملائک دیدند ؛
که در این فاصله انسان به چهها سجده نکرد
ای خدایی که وجود همه از توست، چرا
آدمی پیش تو بی چون و چرا سجده نکرد؟
پیش چشم همه آنقدر بهایش دادی ؛
که پرستید خودش را و تورا سجده نکرد
عقلِ آسودهی ما گرچه دم از کفر نزد
تا نبارید بر این خاک ، بلا سجده نکرد ..
کفر ورزید ولی جز به خدا سجده نکرد
پدرم رانده شد از عرش و ملائک دیدند ؛
که در این فاصله انسان به چهها سجده نکرد
ای خدایی که وجود همه از توست، چرا
آدمی پیش تو بی چون و چرا سجده نکرد؟
پیش چشم همه آنقدر بهایش دادی ؛
که پرستید خودش را و تورا سجده نکرد
عقلِ آسودهی ما گرچه دم از کفر نزد
تا نبارید بر این خاک ، بلا سجده نکرد ..
مشابه: